معنای «لحظه» یا «تنفس»
نوشته شده توسط : Tara79f

Harold House Moore Plays To Dr

<p> با این وصف اگر مترجم تصمیم بگیرد شعر فارسی را با قافیۀ یکسان در پایان همۀ ابیات بسراید، این تصمیم وی را به قیدی مقیّد می­کند که چه­بسا باعث شود در برخی ابیات در تنگنای قافیه­پردازی از تعبیرهایی استفاده کند که دلالتی مبهم و نارسا داشته باشند یا بر مضامینی متفاوت از مضامین تعبیرهای شعر عربی دلالت کنند. بیت عربی دربارۀ روح گفته «او با کراهت به تو پیوسته و چه­بسا از جدایی تو نیز اکراه داشته باشد حال­آنکه غمی بزرگ دارد»، اما نحوۀ تعبیر و نظم سخن در بیت فارسی به سادگی این مضمون را نمی­رساند و باید با تلاش از مصرع دوم فهمید که می­گوید «او همچنین با میلی و انکار از بدن جدا می­شود». در پایان بیت فارسی نیز، تعبیر «با کُند آوری» آمده تا قافیۀ بیت تنظیم شود، اما بسیار دشوار است که بتوان فهمید این تعبیر که در تنگنای قافیه آورده شده، یعنی ایوان مدائن، کاخی است که برای چشم­ کُندی می­آورد؛ یعنی آن را ناتوان می­کند! انتخاب واژه­هایی مثل «دم» یا «سَقَم» به­عنوان قافیه، در این ترجمه نیز پایان بیت­های فارسی را به پایان بیت­های عربی شبیه کرده، اما به نظر می­رسد چنین واژه­هایی آن­قدر در فارسی جاافتاده و آشنا نیستند تا بتوانند در پایان این ابیات تعبیرهایی روشن برای دلالت بر مضمون بیت­های عربی بسازند؛ چراکه مثلاً به­دشواری می­توان فهمید که «آمیختی تو اشک ز دیده روان به دم» یعنی «اشک خود را به «خون» آمیختی»؛ به­ویژه که واژۀ «دم» در فارسی بیشتر معنای «لحظه» یا «تنفس» را به خاطر می­آورد.</p>
<p> اگر بپذیریم این سخن که «یاران شاعر از رنج راه در سرشان داوری داشته­اند» نمی­تواند در ساخت بیانی بیت، عملکردی مشابه با تعبیر عربی داشته باشد و معنای «نکوهش پیوستۀ شاعر از سوی یارانش» را برساند در این صورت می­توان گفت این نارسایی تابعی از تنگنای قافیه­پردازی در بیت است؛ زیرا «یاران را به سر بُد داوری» تعبیری است که مترجم با استفاده از آن قافیۀ بیت را منظم کرده است. یکی از جنبههای کارکرد زیباشناختی حروف در شعر خاقانی بررسی آنها در محور هنر موسيقي ی و هم نشینی یک حرف مستقل است که مدّ نظر شاعر بوده و با واژگان و واکه هایی که در بیت وجود دارند، توانسته با ایجاد تناسبهای آوایی، موجب برجستگی حرف و استحکام و انسجام آن در بیت گردد. این حالت، در حیطۀ زیباییشناسی امری نسبی و آن چیزی است که بر هر کس- در پرتو یک القای کلی- نوعی اثر میگذارد. عامل مهم دیگری که در این نوع ترجمه بر رابطۀ شعر عربی و شعر فارسی از منظر ساخت بیانی تأثیر می­گذارد، ضرورت قافیه­پردازی در ترجمه است که در نمونه­های قبل نیز مشهود است و باید به­طور ویژه مورد بررسی قرار گیرد. هنر موسيقي /فارس فراگیری تاثیر شیوع کروناویروس بر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی، بارها مطرح و پیرامون آن گزارشها و نقطهنظرات کارشناسان و مردم اعلام و منتشر شده؛ اما تاثیر این پاندمی بر فرهنگ و هنر، کمتر مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. </p>
<p> رابطۀ این دو محور در تولید ترجمه بهگونه­ای است که ساخت بیانی شعر شدیداً تحت تأثیر ساخت موسیقایی­اش قرار دارد؛ زیرا این ساخت موسیقایی شعر است که محدودیت­هایی را به ساخت بیانی­اش تحمیل میکند. مثلاً در مصرع سوم شعر عربی گفته «چنین عاشقی در هر شرایطی کرنش میکند و سر تسلیم و ارادت پیش می­آورد» که دلالت بر درماندگی و بینوایی عاشق دارد. بنابراین، هرچه مترجم تلاش کند شعر فارسی را به­لحاظ صوری شبیه به شعر عربی بسراید، خود را به قیودی ملتزم میکند که ممکن است موجب شوند ترجمه از مضامین شعر عربی فاصله بگیرد و یا به تعقیدات و ناهمواری­های بیانی دچار شود. فراتر از این وضعیت، اگر مترجم در تلاشی افراطی برای شبیه­سازی شعر فارسی به شعر عربی تصمیم بگیرد در شعر فارسی از قافیه­های شبیه به شعر عربی استفاده کند، خود را به قیدی مضاعف مقیّد می­کند که ممکن است پیامدهای منفی بیشتری برای ساخت بیانی شعر فارسی و رابطۀ آن با ساخت بیانی شعر عربی داشته باشد. </p>
<p> در این نمونه، شعر عربی در قالب قصیده سروده شده که در آن دو مصرع از بیت اول و مصرع­های دوم از بقیۀ بیت­ها هم­قافیه هستند، اما ترجمه در قالب مثنوی سروده شده که در آن هر دو مصرع از هر بیت قافیه­ای مستقل دارند. ترجمۀ بیت اول در ساخت بیانی به بیت عربی بسیار نزدیک است تا جایی­که واژه­های منتخب برای قافیه (یاوگی و بی­مایه­گی) نیز معادل­های قافیه­های عربی (الخَطَلِ و العَطَلِ) هستند، اما بیت بعد نشان می­دهد که ترجمه از ساخت بیانی بیت عربی فاصله گرفته و مضمونش را با تعبیرهایی متفاوت بیان کرده است؛ بهطوری که دو مصرع در هر بیت هم­قافیه شوند. ساخت بیانی بیت فارسی در تناظر با بیت عربی تا قبل از این تعبیر کامل شده و این تعبیر نه­تنها خدمتی به ساخت بیانی بیت نکرده، بلکه با جملهبندیِ بیت نیز سازگار نیست و در نتیجه، بیت را در پایان پیچیده و فهمش را دشوار کرده است. واروژان نقش بسیار مهمی در پیشرفت موسیقی پاپ و موسیقی فیلم ایران ایفا کرده و آثار بهنامی از خود در سینمای قبل از انقلاب بهجای گذاشته است. مترجم در نمونه­های فوق شعر فارسی را همچون شعر عربی در قالب قطعه سروده است، اما وی خود را در جدال میان ساخت موسیقایی شعر فارسی با ساخت بیانی شعر عربی در تنگنا نینداخته و هرجا تنظیم سخن در شعر فارسی اقتضا کرده که مترجم از ساخت بیانی شعر عربی فاصله بگیرد، وی مضامین ابیات عربی را با استفاده از تعابیری کاملاً متفاوت بیان کرده است.</p>

 




:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 20 بهمن 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: