<p> و طولی نمیکشد که پال بشدت از نظر روحی متحول میگردد. وی در سال ۲۰۰۶ به نحو غیرمنتظرهای در برنامهٔ تلویزیونی بیگ برادر (بخش افراد مشهور) ظاهر شد اما پس از مدتی در پی اختلافش با جید گودیز (به انگلیسی: Jade Goodys) و مادرش جکی از ادامهٔ بازی در این مجموعه انصراف داد. این داستان با وکیل دادگستری جوان «جاناتان هارکر» و هنگام سفر به ترانسیلوانیا آغاز میشود. اما در آغاز فیلم یکی از اعضای سازمان گیلد فضایی در ملاقاتی محرمانه به امپراتور گوشزد میکند که خطر اصلی دوک لیتو نیست، بلکه پسرش پال است. «پادشاه» امپراتور صدام چهارم از قدرت آترییدها هراسان شدهاست زیرا آنان به تکمیل نوعی فناوری دست یافتهاند که نیروی نیت ذهنی انسان را به کمک دستگاهی تبدیل به امواج صوتی متمرکزی میکند که قادر است هر شیئی را متلاشی سازد. اما اکنون که سی سال و اندی از ساخت این فیلم گذشتهاست، بر کسی پوشیده نیست که فیلم تلماسه امروزه به یک اثر خالق سبک (cult classic) تبدیل شدهاست. به عقیده او از آنجا که در سالهای پس از نوشتهشدن فیل در تاریکی در داستاننویسی ایران غلبه با فرمگراهای اصفهان بودهاست، میتوان فیل در تاریکی و پیشنهادش به ادبیات فارسی مبتنی بر درآمیختگی فرم و محتوا و اهمیت پلات را شکستخورده دانست؛ گرچه شهسواری این ایراد را به همراز چت ادبی و نه اثر هاشمینژاد مربوط میداند. </p>

<p> این اثر از مهمترین آثار در ادبیات پلیسی ایران محسوب میشود. شخصیتهای اصلی این رمان برگرفته از ماجراهای واقعی جنایات دو قاتل به نامهای ویلیام بورک و ویلیام هر میباشد که انگیزهٔ آنها فروش اجساد به یک آناتومیست به نام دکتر ناکس بود. نوشتهشدن فیل در تاریکی واکنش و توصیهٔ هاشمینژاد به اصحاب اصفهان و نویسندگانی چون هوشنگ گلشیری دانسته شدهاست چراکه برخلاف اصحاب اصفهان او فرم را مهمتر از محتوا نمیدانست و به اندامواری و درآمیختگی آنها قائل بود. او به خاطر درگیری در کوچه عذر میخواهد و درخواست میکند با هم دیدار کنند. حضور آنها در کامن ولث، با مشکلات و دردسرهای جدیدی همراه است که ریشه در جامعهٔ طبقاتی و سرمایهداری افراطی کامن ولث است. یک جامعه طبقاتی فقط بر اساس فقر و نادانی می تواند امکان پذیر باشد. تیم برتون و تیمر بکمامبتوف بعد از دیدن این فیلم کوتاه به ساخت فیلمی بلند بر اساس همین داستان علاقه نشاندادند. هربرت در این داستانها به شخصیتی میپردازد که «مهدی» نام دارد و جهان را از تباهی و فساد نجات میدهد. مهستی دوباره زنگ میزند و به اغواگریاش ادامه میدهد.</p>
<p> مهستی زنگ میزند و خودش را لوس میکند و تلفن را قطع میکند. جف بعد از چند وقت در بیمارستان با صورتی بانداژ شده بهوش می آید و مادر او به او می گوید که برادر او لیو آزاد شده است، در مدت اقامت در بیمارستان، جف متوجه میشود که از آسیب زدن به مردم لذت میبرد و حالتی جنون به خود میگیرد، پس از باز کردن بانداژ هایش او با چهره ای وحشتناک از خود رو به رو می شود و شب ترخیص زمانی که همه افراد خانواده به خواب می روند، او با چاقو در حمام صورتش را تکهتکه میکند و جای زخم را به شکل لبخند بر جای میگذارد و پلکهایش را از هم جدا میکند تا هرگز نخوابد و نتواند پلک بزند و همیشه صورت خود را ببیند. بدین روش خواننده در طول مدت زمان مطالعه همراه داستان بوده و در برخی مواقع حدس و گمانهایی از اتفاقات پیش رو نیز خواهد داشت. از فصل چهارم تا هشتم توسط اسکات ام گیمپل کارگردانی و فصل نهم و دهم و یازدهم هم توسط آنجلا کانگ ساخته شد.</p>
<p> ما هم الان از زمان انقلاب و زمان قبل از آن چیزی نمی دانیم، تمام اسناد و مدارک و پرونده ها یا از میان رفته و یا مجعول است، تمام کتاب ها دوباره نویسی شده، تمام مجسمه ها، خیابان ها و ساختمان ها از نو نامگذاری شده و هر تاریخی تغییر یافته است و این وضع، همچنان هر روز به دنبال روز قبل و هر دقیقه به دنبال دقیقه ماقبل خود ادامه می یابد. جانی دپ هم نظری مشابه این گفته را با توجه به اولین ملاقاتش با تیم برتون برای این فیلم در مقدمهٔ کتاب برتون به روایت برتون نوشتهٔ مارک سالیسبری عنوان کردهاست. وی در دورهای ساختن فیلمهای زندگینامهای از زندگی موسیقیدانان و اقتباسهای سینمایی از آثار ادبی را شروع کرد که موج سینمای آزاد بریتانیا و جنبش رئالیسم اجتماعی در این کشور با آثار فیلمسازانی چون تونی ریچاردسن، لیندزی آندرسن و بعدتر کن لوچ شروع شده بود.</p>