Harold House Moore Plays To Dr
نوشته شده توسط : Tara79f

<p> تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد بازتاب درپی این است­که مشخص­کند بین شرایط و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نیز هنر موسيقي روشنفکری ایران بعد از اصلاحات ارضی از یک سو و از سویی دیگر فیلمهای موج نو سینمای ایران چه رابطهای وجود دارد. در سینمای پست مدرن نیز مؤلف حتی در متن نیز میمیرد. هنرمند ایرانی به راحتی میتواند در یک کشور دیگر رویدادی هنری برگزار کند اما در کشور خودش، برای برگزاری نمایشگاه در نگارخانه های دولتی و حتی شخصی با چالشهای جدی مواجه است. در تعبیر «کفن­پوش سحاب و سافیات» حتی اگر معنای «سحاب» (ابر) دریافته شود، بسیار بعید است که مخاطب فارس­زبان دریابد «سافیات» یعنی «بادهایی که گرد و غبارها را با خود می­برند»! انتخاب واژه­هایی مثل «دم» یا «سَقَم» به­عنوان قافیه، در این ترجمه نیز پایان بیت­های فارسی را به پایان بیت­های عربی شبیه کرده، اما به نظر می­رسد چنین واژه­هایی آن­قدر در فارسی جاافتاده و آشنا نیستند تا بتوانند در پایان این ابیات تعبیرهایی روشن برای دلالت بر مضمون بیت­های عربی بسازند؛ چراکه مثلاً به­دشواری می­توان فهمید که «آمیختی تو اشک ز دیده روان به دم» یعنی «اشک خود را به «خون» آمیختی»؛ به­ویژه که واژۀ «دم» در فارسی بیشتر معنای «لحظه» یا «تنفس» را به خاطر می­آورد.</p>

<p> یا باز به­سادگی نمی­توان دریافت که «بر صحتش عدول هم از اشک و هم سقم» یعنی «بر صحت این موضوع، هم اشک و هم «بیماریِ» تو گواه هستند». در پایان بیت فارسی نیز، تعبیر «با کُند آوری» آمده تا قافیۀ بیت تنظیم شود، اما بسیار دشوار است که بتوان فهمید این تعبیر که در تنگنای قافیه آورده شده، یعنی ایوان مدائن، کاخی است که برای چشم­ کُندی می­آورد؛ یعنی آن را ناتوان می­کند! با این وصف اگر مترجم تصمیم بگیرد شعر فارسی را با قافیۀ یکسان در پایان همۀ ابیات بسراید، این تصمیم وی را به قیدی مقیّد می­کند که چه­بسا باعث شود در برخی ابیات در تنگنای قافیه­پردازی از تعبیرهایی استفاده کند که دلالتی مبهم و نارسا داشته باشند یا بر مضامینی متفاوت از مضامین تعبیرهای شعر عربی دلالت کنند. اگر بپذیریم این سخن که «یاران شاعر از رنج راه در سرشان داوری داشته­اند» نمی­تواند در ساخت بیانی بیت، عملکردی مشابه با تعبیر عربی داشته باشد و معنای «نکوهش پیوستۀ شاعر از سوی یارانش» را برساند در این صورت می­توان گفت این نارسایی تابعی از تنگنای قافیه­پردازی در بیت است؛ زیرا «یاران را به سر بُد داوری» تعبیری است که مترجم با استفاده از آن قافیۀ بیت را منظم کرده است.</p>
<p> از آنجا که قافیه یک رکن موسیقایی در شعر کلاسیک است، ترجمۀ منظوم ناگزیر است در تولید ترجمه به روالی منظم در قافیه­پردازی پایبند باشد و این بدان معناست که مترجم باید ساخت بیانی بیت­های فارسی را به­گونه­ای سامان دهد که با شیوۀ منتخبش برای قافیه­پردازی سازگار باشد. براین اساس تغییر در نحوۀ بیان را ناگزیر باید از اختیارهای مترجم در این نوع ترجمه دانست، اما مسأله اینجاست که معیار توفیق و قدرت مترجم در این نوع ترجمه دقیقاً همین اختیار است. همین سخن در بیت فارسی نیز به نظم درآمده است تا اینکه تعبیر «آشفتگان از منظری» سر می­رسد. این تأثیر فارغ از اینکه مترجم چه قالبی را برای شعر فارسی انتخاب کند، پایدار است؛ مثل جایی که مترجم تلاش می­کند در نحوۀ تنظیم قافیه­ها در پایان ابیات همانند شعر عربی عمل کند تا شعر فارسی در نوع شعر کلاسیک نیز همانند شعر عربی باشد. در این ترجمه استقلال بیت از بیت­های دیگر در قافیه­پردازی به مترجم آزادی بیشتری داده و تعبیر «کاروان بر ذمّ من شد همزبان» علاوه بر اینکه قافیۀ مصرع دوم را با مصرع اول تنظیم کرده، مضمون تعبیر عربی را نیز به­روشنی بیان کرده است. این در حالی است که مضمون مصرع اول از بیت فارسی این است که در دوری از تو، حال من تحمل­ناپذیر شده!</p>
<p> بیت عربی با تعبیر «عَدَتْکَ حالِی» (حال من از تو گذشته) می­گوید فقط تو نیستی که از حال من باخبری، بلکه اخبار حال من از تو گذشته و به سخن­چینان ر هنر موسيقي ه است. بیت عربی با بیانی تقریباً ساده در گلایه از روزگار گفته «کفافی از باقیماندۀ زندگی دارم که روزگار با تنگدستی­اش آن را کاسته است»، اما بیت فارسی جمله­بندی ناهموار و بیانی مبهم دارد تا جایی­که آشکارا مشخص نیست چه می­گوید و بعد از تلاش برای بازسازی آن در ذهن می­توان گفت احتمالاً منظورش این است که «دست من برای زندگی خالی نیست و ایام از داشته­های من همواره می­کاهد». در این نمونه، شعر  تلگرام عربی در قالب قصیده سروده شده که در آن دو مصرع از بیت اول و مصرع­های دوم از بقیۀ بیت­ها هم­قافیه هستند، اما ترجمه در قالب مثنوی سروده شده که در آن هر دو مصرع از هر بیت قافیه­ای مستقل دارند. بیت عربی دربارۀ روح گفته «او با کراهت به تو پیوسته و چه­بسا از جدایی تو نیز اکراه داشته باشد حال­آنکه غمی بزرگ دارد»، اما نحوۀ تعبیر و نظم سخن در بیت فارسی به سادگی این مضمون را نمی­رساند و باید با تلاش از مصرع دوم فهمید که می­گوید «او همچنین با میلی و انکار از بدن جدا می­شود». </p>







:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 آذر 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: